معنی نوعی پرانتز

حل جدول

نوعی پرانتز

آکولاد


پرانتز

کمانک

هلالین

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

پرانتز

پرانتز. [پ َ ت ِ] (فرانسوی، اِ) قوسین. هلالین. و آن دو نیم دائره است که جمله ٔ معترضه در میان آن دو نهند و صورت آن چنین است: (). و رجوع به پارانتز شود.


نوعی

نوعی. [ن َ / نُو] (ص نسبی) منسوب به نوع. مقررشده برای نوع. (ناظم الاطباء). مربوط به نوع: صورت نوعی. حرکت نوعی. (فرهنگ فارسی معین): من ِ نوعی.

فرهنگ معین

پرانتز

(پَ تِ) [فر.] (اِ.) نشانه ای است قوسی شکل () که برای نوشتن جمله معترضه و مانند آن به کار رود، هلال، قوس، کمان. (فره).

فرهنگ عمید

پرانتز

علامتی به شکل () که در دو طرف کلمه، جملۀ معترضه، یا عبارت‌های ریاضی گذاشته می‌شود،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

پرانتز

کمانک

فارسی به انگلیسی

پرانتز

Parenthesis

مترادف و متضاد زبان فارسی

پرانتز

قوسین، کمانک، هلالین

فرهنگ فارسی هوشیار

پرانتز

قوسین، هلالین ()


نوعی

نوعی در فارسی سردکی گنی گونه ای جوری

فارسی به ایتالیایی

پرانتز

parentesi

معادل ابجد

نوعی پرانتز

796

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری